زکریا "موحد"
سنی نیوز: هرچند دشمنی صفویها با اسلام ومسلمین سابقه چند صد ساله دارد واز همان آغاز پیدایش این گروهک و روی کار آمدن حکومت صفویه با کشتار اهل سنت آغاز شده وبا تشویق وحمایت انگلیسی ها تا به امروز ادامه داشته است، اما در روزهای اخیر وهمزمان با بیداری روزافزون مسلمانان واعتماد بنفسی که اهل سنت ایران در سایه تلاش علمای مبارز وحقجو پیدا کرده اند، فعالیتهای تخریبی این گروهک نیز تشدید شده است.
در طول سی سال عمر انقلاب، اهل سنت ایران شاهد بدترین انواع خشونت، إعمال تبعیض، پاکسازی قومی وترورعلماء واندیشمندان خود بوده است، اما برخلاف پیش بینی های کارشناسان جمهوری اسلامی که انتظار داشتند ظرف مدت 20سال، اهل سنت ایران را کاملا از بین برده ودیگر نامی از آنان در ایران نباشد، امروزه اهل سنت ایران به مراتب پویاتر، آگاهتر ومصممتر از گذشته براه خود ادامه می دهند وثابت کردند که حکومت رعب و وحشت هیچگونه خللی در اراده آنان برای ادامه راه حق بوجود نخواهد آورد.
این واقعیت، بقایای گروهک صفوی وتمامیت خواهان حکومتی را برآن داشته است تا جبهه دیگری علیه اهل سنت ومقدساتشان باز کنند وبا راه انداختن دهها شبکه ماهواره ای، سایت ها وخبرگزاری های مختلف وسرازیر نمودن دلارهای نفتی به جیب شیادان رسانه ای، سعی کنند شکستهای گذشته را این باردر جبهه فرهنگی ورسانه ای جبران کنند.
در این میان سایت های وخبرگزاری های متعلق به قزوینی وبرخی نوچه هایش دربلوچستان ازجمله نوری(فرماندار سابق زاهدان) ونورا وشهریاری نمایندگان زابلی مجلس، پررنگ تر از دیگران نقش آفرینی می کنند.
این به اصطلاح خبرگزاری ها که ازاموال دولتی استفاده نموده وتوسط کارگزاران دولت اداره میشوند و اغلب سعی دارند از نام "زاهدان" نیز استفاده نمایند در اقدامی هماهنگ وشیطنت آمیز، شایعه پراکنی، اتهام زنی ،دروغ پردازی وتوهین به مقدسات اهل سنت را وظیفه اصلی خود قرار داده وبرای خوشایند اربابان خود وچپاول هرچه بیشتر اموال بیت المال به ایجاد توهم ومظلوم نمایی پرداخته ودر فحاشی و دروغ پراکنی هیچگونه هنجار رسانه ای را رعایت نمی کنند.
این شیادان رسانه ای، به شیوه انگلیسی ها اختلاف افکنی را اولویت خویش قرار داده وبا شیادی وتقیه ای که ارثیه شوم اجدادشان است، به جای رویارویی مستقیم با اهل سنت از واژه مبهم "وهابیت" به این منظور استفاده می نمایند.
هرچند در مواقع مختلف ازاین واژه برای اختلاف افکنی میان اهل سنت استفاده ابزاری نموده ودر شهرهای مختلف استفاده های مختلفی از آن می کنند، مثلا در حالی که در تهران ومناطق سنی نشین غرب ایران، مردم زاهدان را وهابی وحامی اسلام طالبانی معرفی میکنند، در زاهدان هموطنان جنوبی را متهم به وهابیت می کنند وبه اینصورت سعی می کنند به جای دشمنی با قاطبه اهل سنت، آنها را تقسیم نموده ودر وهله اول کسانی را که فعالیت بیشتری دارند با این اتهام مبهم مورد حمله قرار دهند. آگاهان می دانند که انگلیسی ها با همین حربه در هندوستان موفق به ایجاد تفرقه میان مسلمانان ودر نتیجه إعمال سلطه وحاکمیت خود شدند.
یکی دیگر از شگردهای این گروهک، دستاویز قرار دادن اختلافات قومی و زبانی است، از این رو با تحریک احساسات قومی سعی می کنند مانع اتحاد هموطنان کرد، بلوچ، فارس وعرب تحت رهبری واحد شده وگاهی حتی با تقسیم نمودن بلوچستان به شمال وجنوب، ناشیانه می خواهند علمای جنوب استان را از بقیه جدا نموده وآنها را همسو وهم پیاله خود معرفی کنند.
سابقه این نوع تفرقه افکنی نیز برمی گردد به زمان تاسیس حکومت صفویه توسط کمپانی انگلیسی (شرلی) هرچند در آن زمان این حربه در اختلاف افکنی میان مسلمانان ترک وازبک کارگر افتاد وهمین امر باعث تداوم دوستی صفویه وانگلیس برای مدت طولانی وتا به امروز شد.
همچنین در چند سال گذشته در براه افتادن خون ریزی وجنگهای طایفه ای در بلوچستان نیزنقش مهمی ایفا کرد وتاثیرات نامطلوبی در همزیستی وبرادری طوایف بلوچ به جای گذاشت، اما امروزه تاریخ مصرف این تلاشهای مزبوحانه تمام شده واین حنا دیگر رنگی ندارد واهل سنت بیدارتر از آن است که با این شیوه های ابتدایی واحمقانه شکار شود.
مردم بلوچ واهل سنت درپیروی ازعلمای دلسوز با محوریت دارالعلوم زاهدان تردیدی به خود راه نمی دهند وهمین مساله باعث گردیده این مرکز علمی ومسوولانش بالاخص شخص مولانا عبدالحمید هدف بیشترین حملات وتهمتها از سوی این گروهک باشند.
اقبال عمومی ومحبوبیتی که این مرکز علمی درمیان مسلمانان ایران وحتی خارج از مرزها دارد به حدی است که برای بدخواهان وحسودان قابل تحمل نبوده وآنها را به اتخاذ چنین سیاست ورفتارجنون آمیزی واداشته است.
از دلایل بارز این محبوبیت ومردمی بودن می توان به برگزاری جلسه فارغ التحصیلی اشاره کرد که با همت مردم زاهدان ومشارکت حداکثری اهل سنت ایران برگزار می گردد.
مردم زاهدان برای برگزاری این اجلاس چنان ایثار وفداکاری از خود نشان می دهند که شاید نمونه آن را تنها در دوران طلایی صدراسلام بتوان یافت ودر حالی که نظام با تهدید وارعاب واستفاده ازتمامی ابزاهای فشار وبسیج کلیه نیروها از جمله سپاه، وزارت کشور، پلیس، اطلاعات، دفاتر نمایندگی رهبر وحتی وزارت خارجه وسفارت خانه ها سعی در جلوگیری از برگزاری آن داشته ومانع از شرکت مردم واندیشمندان در آن میشود، علاقه مندان به شرکت در این همایش از فاصله های چند هزار کیلومتری با صرف وقت وهزینه فراوان، رنج سفر وتهدید حکومت را به جان خریده وبا اشتیاق فراوان در آن شرکت می کنند واین در حالی است که سالانه دهها جلسه فارغ التحصیلی در حوزه های علمیه صفویها در قم وشهرهای دیگر برگزار می گردد اما مردم آن شهرها نه تنها علاقه ای به شرکت در آن ندارند بلکه حتی اطلاعی هم از برگزاری چنین مراسمی ندارند.
تنفر وانذجار مردم شهرهای بزرگ - حتی آنهایی که از ترس جان وناموس خود به مراجع قم خمس هم پرداخت می کنند- از آخوندهای صفوی به حدی است که کمتر آخوندی جراُت می کند با لباس آخوندی در تهران ودیگر شهرهای بزرگ در انظار عمومی ظاهر شود.
این تنفر وانزجار تنها به افراد غیر مذهبی یا دین گریز محدود نمانده بلکه حتی در میان انسانهای متدین و وفادار به مذهب نیز مشاهده می گردد وبه حدی فراگیر ونهادینه شده که هرگاه برخی از روحانیون وافراد مذهبی اهل سنت به شهرهای شیعه نشین سفر می کنند در برخورد با برادران شیعه خود با دیدن نگاه سنگین وبغض آلود آنها لازم می بینند توضیح دهند که اهل سنت هستند وهیچگونه نسبتی با قم ندارند وپس از آن تغییر را در چهره شان به وضوح مشاهده می کنند.
البته همگان می دانند که دروغ سازی و اتهام زنی این بنگاههای شایعه ساز، بیشتر به خاطر مصالح شخصی وپرکردن جیب از بیت المال است واز طرفی سرپوش گذاشتن روی مفاسد اقتصادی واخلاقی صاحبان وگردانندگان آنها که در سالهای اخیر با بروز اختلافاتی که بر سر تقسیم غنایم بین خودشان افتاده، اسناد مهمی از آن افشاء شده و رسوایی هایی برای آخوندهای درباری بوجود آورده است.
بگونه ای که امروزه کمتر کسی در قم ازماجرای فساد اخلاقی آیه الله!!! قزوینی و زنش بی اطلاع بوده وکمتر کسی پیدا می شود که کلیپهای غیر اخلاقی همقطاران او را در فضای مجازی مشاهده نکرده باشد، بی حیایی وافسارگسیختگی این آخوندک صفوی به حدی است که در اغلب محافل صراحتا وبا بی شرمی از علاقه اش به لواط می گوید!!!
اما مهمترین علت تلاشهای مزبوحانه این به اصطلاح خبرگزاری ها، بیداری روزافزون اهل سنت واتحاد ویکپارچگی آنان است که موجب وحشت وآشوب در اردوی صفوی ها شده و دارودسته قزوینی ونوری را کلافه وسردرگم نموده است.
هرچند انسانهای محترمی که مورد حمله این اراذل واوباش وهدف تهمتها ودروغ پردازی های این شیادان هستند از شرافت وبزرگواری خود پاسخی به این اراجیف نمی دهند، اما دهن دریدگی وبی حیایی شان مارا برآن داشت تا ازادبیات احمدی نژاد در موردشان استفاده نموده وبگوییم: تلاشهای مزبوحانه شما بسیار حقیرتر از آن است که جلوی رشد دین خدا را بگیرد، این چراغ خاموش شدنی نیست، بهتر است آب را بریزید به همان جایتان که می سوزد.
(يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ) [الصف/8]
«ميخواهند كه نور الله را با دهانهاي خويش خاموش كنند و حال آنكه خداوند تمامكننده نور خويش است هرچند كافران خوش نداشته باشند»
چراغی را که ایزد برفروزد هرانکس پف زند ریشش بسوزد
یک اصل و دژ محکم که بعنوان بنیاد کار ما بشمار می اید جدّیت در اراده وعمل می باشد شهید اسلام : امیر عبدالمالک ریگی
۱۳۸۹ مرداد ۲۶, سهشنبه
وحشت سایت های صفوی از بیداری اهل سنت
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر